سرخط خبرها
به وقت جدایی

به وقت جدایی

  • کد خبر: ۳۰۲۱۱۹
  • ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۲
بسیاری از مبانی تربیتی و آموزه‌هایی که قبل‌ها برای جوان‌ها ارزشمند بود و بدان وفادار بودند، اکنون اهمیتی ندارد و در برخی مواقع حتی به عنوان ضدارزش تلقی می‌شود.

امروز خیلی چیز‌ها با گذشته فرق کرده است. تغییرات عجیب وغریب فناوری‌های مدرن و توسعه ارتباطات و رسانه‌های اجتماعی، همه پدیده‌های زندگی بشری را تحت تأثیر قرار داده است. در برخی از این موارد اگر فضای اجتماعی را با ۱۰ سال قبل مقایسه کنیم، گویی همچون اصحاب کهف چندصدسال از زندگی بشر گذشته و آداب ورسوم مردم به کلی متحول شده است. زندگی زناشویی و نظام خانواده نیز از این قاعده مستثنا نیست.

بسیاری از مبانی تربیتی و آموزه‌هایی که قبل‌ها برای جوان‌ها ارزشمند بود و بدان وفادار بودند، اکنون اهمیتی ندارد و در برخی مواقع حتی به عنوان ضدارزش تلقی می‌شود. شاید هیچ گاه تصور اینکه سن ازدواج تا نزدیک چهل سالگی افزایش یابد یا در جامعه، عده‌ای از جوان‌ها مقوله «تجرد قطعی» را به عنوان امری اختیاری برگزینند، باورپذیر و پیش بینی شدنی نبود ولی الان همه این‌ها هستند. الغرض! بعد از تشکیل خانواده و رفتن جوان‌ها زیر یک سقف، آرام آرام مشکلات خودنمایی می‌کند.

شاید عده‌ای دوست دارند بلافاصله همه چیز را گردن مسائل اقتصادی بیندازند و قطعا و حتما بخش درخورتوجهی از چالش‌ها اقتصادی است، اما درواقع این همه ماجرا نیست. در عرصه‌های مختلف اجتماعی، خانوادگی، رفتاری و اخلاقی کم وکاستی‌هایی وجود دارد که بسیاری از زندگی‌ها را تا پرتگاه طلاق قطعی یا طلاق عاطفی پیش می‌برد.   

نگه داشتن زندگی در ریل طبیعی خود با مهربانی، محبت و آرامش اگر نگوییم غیرممکن، کار بسیار سختی شده است. باید بگوییم هنر می‌خواهد و باید برای آن آموزش ببینیم. درواقع پیچیدگی‌های زندگی امروزی آن قدر زیاد است که بدون مطالعه و آموزش، دیگر به راحتی نمی‌توان از پس آن برآمد، به هرحال همواره این امکان هست که با وجود تلاش و انگیزه فراوان برای یک زندگی سالم، زن و مردی نتوانند یکدیگر را برای تداوم زندگی راضی نگاه دارند و اختلاف‌ها تا سطحی بالا بگیرد که پای طلاق به میان آید. به راستی در این گونه مواقع چاره چیست؟   

جوان‌های امروزی کمتر صبر می‌کنند، اکثرا اهل «ساختن زندگی» به معنای آنچه در گذشته مطرح بود، نیستند و خیلی زود زیر همه چیز می‌زنند و آوای جدایی سرمی دهند. برخی به جای «تعمیر»، به «تعویض» فکر می‌کنند و در گمان خود همه چیز را به طرف مقابل نسبت می‌دهند و احساس می‌کنند اگر با فرد دیگری ازدواج کنند، اتفاق‌های بهتری برای آن‌ها رخ می‌دهد، اما معمولا این فکر، درست از آب درنمی آید.

وقتی طرفین به سمت طلاق حرکت می‌کنند، گویی در شیب تندی از بدخویی و مجادله قرار می‌گیرند. بسیاری مواقع در اختلافات شدید زناشویی، چیز‌هایی از درون افراد بالا می‌آید و رفتار‌هایی از خود نشان می‌دهند که در گذشته، هرگز از آن‌ها ندیده بودیم.   

به راستی چه‌ می‌شود که این سطح از خشم، بدگویی، توهین و تحقیر یکدیگر و ریختن آبروی طرفین ایجاد می‌شود و خیلی زود سراغ وکیل و دادگاه می‌روند تا غائله ختم شود؟ مسلما هیچ قاضی و داوری که در دادگاه‌های رسمی وجود دارد، نمی‌تواند به صورت کاملا صحیح موضوع را کنکاش کند و نظر بدهد؛ چون اولا از طرفین ماجرا خبر ندارد و ثانیا عامل تعیین کننده در دادگاه ها، نحوه ارائه دادخواست وکلا و موضوعاتی از این دست است و در بسیاری مواقع واقعیت ماجرا پنهان می‌ماند.   

فرهنگ میانجی، ریش سفیدی یا رفتار داوری بی طرفانه و به قول قدیمی ها، کدخدامنشی بزرگ ترها، روشی بود که سال‌ها قبل بسیار رواج داشت، مؤثر بود و جلوی بسیاری از طلاق‌ها را‌ می‌گرفت و زندگی‌ها را مجددا پایدار و پررونق می‌کرد. اکنون نیز میانجیگری، کدخدامنشی و داوری بی طرفانه از سوی فردی عموما بزرگ تر، عاقل و حکیم که مورد پذیرش طرفین است، می‌تواند نقش بسیار مثبت و مهمی در بهبود روابط خانوادگی داشته باشد.

افراد دلسوزی که برای طرفین ماجرا فردی امین، مهربان و خیرخواه هستند و علاوه بر احساس تکلیف شرعی، در پیوند دوباره یک زندگی، از مهربانی سرشاری برخوردار هستند و‌ می‌توانند در نرم کردن دل زن و مرد، رفع کدورت ها، شفاف کردن مسائل و پیچیدگی‌ها و وساطت و ضمانت برای بهبود زندگی پیش قدم شوند و ماجرا را حل وفصل کنند. ریش سفیدی و بزرگ تری رسم معمول و زیبایی بود که اکنون نیز می‌تواند در زندگی جوان‌ها برکت، رحمت و مهربانی بیاورد. باید به تجربه و نفس حق آن‌ها اعتماد و برای ساختن زندگی تا جای ممکن، تلاش کرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.